پل مهرنرسه پُلی تاریخی است که در فیروزآباد در استان فارس واقع شده و بهعنوان یکی از آثار ملی ایران بهشمارهٔ ۹۰ در ۱۵ دی ۱۳۱۰ به ثبت رسیدهاست.
مهرنرسه بانی این پل است و آن را بر روی رودخانهٔ تنگآب در استان فارس با هدف متصلکردن دو جادهٔ اصلی منتهی به شهر گور ایجاد کرد که بهترین نمونهٔ تاریخدار از سنگتراشی ساسانیان در سدهٔ پنجم میلادی است. این پل در پنج کیلومتری قلعهٔ دختر، بر جادهٔ اصلی منتهی به شمال شهر گور که امروزه فیروزآباد نامیده میشود و در کنار سنگنگارهٔ اردشیر یکم که در آن، مراسم اعطای نشان پادشاهی به او نقش شدهاست، قرار دارد. در کنار پل، سنگنوشتهای مهم از مهرنرسه وجود دارد.
علاوه بر کرتیر، روحانی زرتشتی سدهٔ سوم، شاپور سگانشاه و سلوک در سدهٔ چهارم، تنها بزرگزادهای که در دورهٔ ساسانیان توانست از خود سنگنوشته برجای بگذارد، مهرنرسه بود. این سنگنوشته دربارهٔ دینداری و فعالیتهای دینی مهرنرسه دارای اطلاعات مفیدی است که توسط طبری و دیگر تاریخنگاران عرب و ایرانی نیز تأیید میشود. محتوای سنگنوشته چنین است: «این پل بهدستور مهرنرسه، وزرگ فرمذار، برای شادی روان خویش و با هزینهٔ خویش ساخته شد. هر که به این راه بیاید، مهرنرسه و فرزندانش را دعا کند زیرا که او این گذرگاه را در اینجا بنا نهاد. با کمک و لطف خداوند، نادرستی و فریب در آنجا نخواهد بود». این فعالیتهای ساختمانی و کشاورزی مهرنرسه از جملهٔ کارهای دینی او بهخاطر آمرزیدگی روان خویش و خانوادهاش بودهاست.
سنگنبشتهی ساسانی مِهرنَرسه
در نزدیکی شهرستان فیروزآباد و در سینهی کوه رودخانهی تنگاب و در کنار سنگنگارهی تاج ستانی اردشیربابکان، سنگنبشتهای با دبیرهی پهلوی ساسانی وجود دارد که به فرمان وزیرخردمند ساسانی، مِهرنَرسه یا مهرنَرسی نگاشته شده است. این سنگنبشته در سال 1924 میلادی بهگونه ی علمی شناسایی شد. این سنگنبشته دارای هفت رَج است که به فرمان مِهرنرسه، که در زمان سه پادشاه ساسانی یعنی یزدگرد یکم، بهرام پنجم و یزدگرد دوم، مقام وزارت را بر دوش داشته، به یادبود بنای پل نگاشته شده است. (تاریخ ادبیات ایران پیش از اسلام، احمد تفضلی بهکوشش ژاله آموزگار)
برگردان پارسی سنگنبشتهی مِهرنَرسه: این پل {را} مهرنَرسه، بزرگ / فرماندار (وزیر) برای {آمرزش} روان خویش / و از خواسته (مال) خویش فرمود بستن / هر که به این راه آمد (بیاید) مهر نرسی / {و} فرزندانش را آفرین کند (بکند) / او این گذر را این جا بست، او را / تا یزدان یار{اند}، مست (بیداد) و دروغ اندر{او} نیست. (کتیبههای پهلوی، سنگنگاره،سکه، مهر، اثر مهر، ظرفنبشته، داریوش اکبرزاده، تهران، پازینه 1381 خورشیدی، رویه 46).
آنچه از درونمایهی سنگنبشته پهلوی ساسانی برمیآید، گام ارزنده و شایسته و نیکخواهانهی وزیر خردورز و اندیشمند ساسانی را بهنمایش گذاشته است و چیزی جز کار خیر و سود برای مردم و یادگاری برای آیندگان نبوده و نیست. پس بر ما است تا نگاهبانان خوبی برای داشتههای تاریخی و فرهنگی خویش باشیم و از یادگارهای نیک گذشتگان بهدرستی پاسداری و حفاظت کنیم و آنها را همانگونه که به دست ما و کمابیش سالم رسیده است به آیندگان که صاحبان اصلی این سرزمین هستند، واگذار کرده و بسپاریم. یادمان باشد کوتاهی در حفاظت از یادگارهای گذشتگان، گناهی است نابخشودنی و پذیرفته نیست. ایکاش از گذر تاریخ، سربلند بیرون بیاییم.